تعریف خجالت :

خجالت را می توان به نوعی ویژگی شخصیتی برخی از انسان ها دانست که در واقع این خصیصه به گونه ای نیست که افراد را سزاوار سرزنش کند و چه بسا در برخی از فرهنگ ها خجالتی بودن جزو ویژگی های مثبت برای یک شخص تلقی شود.

اما به هر حال خجالتی بودن حتی اگر مثبت هم تلقی شود مانند بسیاری از ویژگی های مثبت دیگر اگر از حد نرمال خود فراتر رود می تواند موجب بروز بسیاری از اختلالات رفتاری و اجتماعی در افراد شود کما اینکه امروزه بسیاری از کودکان از مشکل خجالتی بودن رنج می برند که این خجالت می تواند موجب دوری آن ها از سایر افراد و تبدیل آن ها به یک موجود غیر اجتماعی و غیر طبیعی کند.

خجالتی بودن در کودکان و در واقع کودک خجالتی کسی است که ترجیح می دهد بجای مثلا حضور در جمع در کنجی خلوت بگزیند و یا به جای بازی های گروهی با خودش تنهایی و در خانه بازی کند و در کل می شود گفت که ترس از حضور در جمع و اجتماع به نوعی در تمامی کودکان خجالتی وجود دارد.

کودکان معمولا تا سن ۳ سالگی مشکلی از بابت برقراری ارتباط با دیگران ندارند اما از این سن به بعد با فهم اختلاف ها و غریبه ها و آشنایان تفاوت گذاری آن ها اغاز شده و اگر به درستی مهارت های اجتماعی را یاد نگیرند می تواند بسیار بد بوده و در آینده آن ها تاثیر بد بگذارد.

کودک خجالتی

چند نکته مهم درباره کودک خجالتی :

 نکته مهم 1 :

در مورد کودک خجالتی و به طور کلی خجالت در کودکان این است که به هیچ وجه نباید انتظار داشت که کودک سریعا با افراد غریبه و یا یک محیط غریبه مانند مهد کودک که افراد جدید و غریبه بسیاری در آن هست خو گرفته و عادت نماید.

چرا که برخی والدین پس از اینکه کودک در اولین برخورد در محیط جدید احساس خجالت کند فکر می کنند که کودکشان خجالتی است اما باید گفت که حتی بزرگتر ها نیز برای خو گرفتن با محیط و مکان جدید نیاز به زمان دارند و یک فرد بزرگسال نیز پس از ورود به یک جمع و یا یک محیط جدید احساس خجالت خواهد کرد که این جای هیچ گونه نگرانی باقی نمی گذارد.

نکته بسیار مهم 2 :

نکته بسیار مهم دیگر در مورد کودکان خجالتی این است که هرگز این ویژگی نباید برای آن ها گفته شده و گوشزد شود و این به این معنا است که هرگز نباید والدین در حضور جمع مثلا بگویند که ” ببخشید پسر من خجالتی است برای همین نمی آید برای دیدنتان” و یا ” دخترم خجالتی است و از اتاقش بیرون نمی اید”.

چرا که اگر این جملات به زبان آورده شود کودک گمان می کند که یک ویژگی منفی بزرگ در وجود اوست که پدر و مادرش را نیز شرمنده کرده است و به همین خاطر احساس گناه و مقصر بودن در او به وجود امده و او را از نظر روحی و روانی به هم خواهد ریخت.

مثلا اگر یک مهمان دارید به جای اینکه به کودک بگویید که” خجالت نکش و خاله را بوس کن” به او بگویید” خاله تمایل دارد تو را ببوسد پس تو هم او را ببوس عزیزم” .

صبر و تحمل والدین برای خو گرفتن کودک با محیط و اطراف جدید و افراد جدید باید زیاد باشد چرا که کودک مثل بزرگسالان نیست که کمی راحت با شرایط جدید کنار بیاید و اگر به طور مثال او را در باشگاه ثبت نام نموده اید ممکن است یک ماه طول بکشد تا او با افراد جدید و محیط جدید اشنا شده و خو بگیرد پس هرگز نیز نباید کودک را به انجام یک کار مجبور کرد و باید اجازه داد تا او به صورت نرمال و کم کم با شرایط جدید آشنا شود.

نکته 3 :

نکته بعدی این است که حتی اگر کودک خجالتی دارید نیز باید به او افتخار کنید و در جمع از نکات مثبت او بگویید تا اعتماد به نفسش زیاد شود.

فرزندتان را در آغوش گرفته و به او محبت کنید و به او بگویید که دوستش دارید. مثل بزرگسالان که اجتماعی شدن را از محیط های کوچک و ارام ارام فرا می گیرند کودک نیز نباید به یکباره در یک جمع و یا محفل بزرگ قرار گیرد و کم کم باید از دوستان و نزدیکان او شروع نموده تا او به صورت تدریجی اجتماعی شدن و برقراری روابط را یاد بگیرد.

نتیجه گیری : 

در نهایت باید گفت که خجالتی بودن کودکان کاملا هم یک ویژگی منفی یا مثبت نیست و می تواند بسیاری از خصلت های مثبت مانند :

  • بهتر گوش دادن به حرف دیگران
  • احتیاط بیشتر در انجام کارها و مواردی از این قبیل را در فرد تقویت نماید.

ورکشاپ های مادر و کودک

شاید دوست داشته باشید :

keyboard_arrow_up